این امر در مورد توزیع عادلانه درآمد یک ملت است که اولین بار توسط رئیس جمهور مکزیک لوئیس اچوئریا در سال 1976 اجرا شد. پس از آن است که از طرح توسعه ملی دولت مکزیک به شدت از این سیستم جدید اقتصادی بهره مند شد.
هر شهروند اسپانیایی زبان معاصر برای تحلیل انتقادی قوه مجریه باید این اصطلاحات را بداند. بنابراین اگر می خواهید بیشتر بدانید که مفهوم توسعه مشترک چیست و در کدام مناطق جهان اجرا شده است ، مقاله زیر را بخوانید.
توسعه
اصطلاح توسعه به عنوان فرآیند تکاملی شناخته می شود که در آن انسان تجربه می کند تغییرات در سطح اجتماعی ، معنوی و اقتصادی که آنها باید محیط خود را بهبود بخشند ، در تعاریف دیگر این به معنای تکامل مربوط است.
به طور خلاصه ، آنچه توسعه به دنبال آن است این است که بتواند بهینه سازی مناطق مختلفی را که مستقیماً انسان را درگیر می کند ، به دست آورد. پوشش نیازهای اساسی فرد ذاتی وضعیتی است که فرد دومی در آن رشد می کند.
از دیدگاه انسان گرایانه ، اصطلاح توسعه باید به معنای آزادی باشد که بشر باید بتواند پروژه زندگی خود را بر اساس امکانات اقتصادی و اجتماعی یک کشور بسازد.
پس از آن ، از نظر سیاسی ، اجرای اصطلاح توسعه می تواند به ساکنان یک کشور منفعت برساند یا به ضرر آن آسیب برساند ، با این هدف که با آن درمان می شود.
از طرف خود ، لوئیز ایچوریا ، استدلال های بسیار خوبی در نظریه توسعه مشترک خود داشت که به او اجازه می داد به مقام ریاست جمهوری برسد و بتواند آن را در اقتصاد مکزیک آن زمان پیاده کند.
شاخص
مدل توسعه مشترک
علت اصلی اجرای این طرح اقتصادی در مکزیک دوره های بحرانی بود که این کشور در آغاز دهه 70 تجربه می کرد.
این دولت را مجبور کرد محدود کردن بیشتر بودجه ملی به خدمات عمومی، بدون در نظر گرفتن اینکه این عمل عواقب اقتصادی بزرگی به همراه خواهد داشت و فقیرتر شدن شهروندان را به دنبال خواهد داشت.
در این دوره از بحران ، بانک جهانی ، بانک توسعه بین آمریکایی و صندوق بین المللی پول به کشورهای در بحران این دهه کمک کردند.
شرایط کمک به این نهادها کاهش هزینه های عمومی بود ، که همانطور که قبلاً اشاره کردیم ، باعث کاهش اقتصاد ، به ویژه مکزیک می شود.
جهان اول به اقتصاد لاتین که محصولات آن را مصرف می کردند ، اما تولید کننده مواد اولیه آنها بود ، کمک کرد.
این به رشد اقتصادهای لاتین کمک کرد و تا حدی خاص ، از بودجه های بانک جهانی ، بانک توسعه بین آمریکایی و صندوق بین المللی پول مستقل شوید.
کشف نفت در ونزوئلا و مکزیک به آنها کمک کرد تا اقتصاد خود را در بهره برداری از تولید ناخالص داخلی تقویت کنند.
اهداف مدل
این اهداف عمدتاً دارای اهداف مردمی بود که می خواستند توافق نامه ها را با طبقات مختلف اجتماعی مکزیک تقویت کنند ، در حالی که سایر کشورها متفاوت اجرا می کردند روش های جلوگیری از بحران ، مکزیک ، توسعه مشترک را اجرا کرد. از جمله اهداف اصلی این مدل اقتصادی عبارتند از:
- بدهی های جمهوری را کاهش دهید.
- اینکه دولت تقریباً کنترل مطلق اقتصاد مختلف خصوصی را داشت تا جلوی هرگونه عدم تعادل اقتصادی را بگیرد.
- اینکه بخش کار بخشی از تمام بخشهای تولید بود.
- کیفیت زندگی بهتری را به مردم ارائه دهید.
- با تقسیم عادلانه سود سهام جمهوری ، سود بخش کار را افزایش دهید.
جنبه های مثبت
این مدل اقتصادی قطعاً اهداف پیروزمندانه را محقق نکرد. با این حال ، می توان استثنائات مثبتی ایجاد کرد که به جامعه مکزیک در آن زمان کمک کرد:
- افتتاح انستیتوی INFONAVIT (انستیتوی صندوق ملی مسکن برای کارگران) ، این امکان را برای کارگران فراهم می کند تا خانه های خود را بخرند و یا سایر مواردی را که از قبل به دست آورده اند ، بازسازی کنند.
- اصلاحات آموزشی مبتنی بر یادگیری معاملات جدید.
- افتتاح دانشگاه ها و مراکز آموزشی جدید رسانه با پذیرش برای همه مخاطبان.
- طرح ملی آموزش بزرگسالان.
- آموزش زبان اسپانیایی به اقوام مختلف بومی.
منفی
قطعاً این مدل اقتصادی به تمام اهدافی که تعیین شده بود نرسیده است ، از جمله جنبه های منفی اجرای این مدل موارد زیر را می یابیم:
- افزایش بدهی های خارجی.
- افزایش نرخ بیکاری.
- دلار با 6 درصد اضافی کاهش یافت.
- کنترل ارز وجود داشت که ارز خارجی را کمیاب می کرد.
عدم توسعه مشترک به عنوان یک اقدام اقتصادی
به طور خلاصه ، این پیشنهادی نبود که برای اطمینان از موفقیت در آن ، نمونه های مشخصی تهیه شود.
در سال 1976 اقتصاد مکزیک به نقطه پایان بحرانی رسید که فقر و کیفیت پایین زندگی شهروندان را افزایش داد.
تراکم جمعیت نیز عاملی بود که مستقیماً بر کنترلی که این مدل اقتصادی در نظر داشت برای عوامل مختلف سرمایه گذاری و پیشرفت اعمال کند ، تأثیر داشت.
به طور کلی ، توسعه مشترک چیزی بیشتر از یک نبود راه حل بسیار ضعیف و فاقد ابزار این امر اقتصاد آن زمان مکزیک را با توجه به سایر کشورهای آمریکای لاتین و بدهی های خارجی که به طور فزاینده ای بزرگ بود ، به یک مشکل جدی تبدیل کرد.
این توسعه اهدافی را پیشنهاد کرد که اکثراً برآورده نمی شدند ، بنابراین کمبود خدمات پزشکی خوب ، غذا ، اقدامات بهداشتی و سایر خدمات عمومی دلیل سقوط اقتصادی دولت لوئیز اچورریا بود.
مرتبط با فساد و نیاز به ارائه راه حل های سریع برای شهری با تراکم جمعیت بسیار بالا و نیازهای متفاوت که با حاشیه نشینی اجتماعی متمایز می شوند.
اقتصاد مکزیک
امروز این اولین اقتصاد بزرگ در آمریکای لاتین است ، این بازار مبتنی بر بازار صادرات آزاد است و با بودجه تولید ناخالص داخلی 13 تریلیون دلار سیزدهمین اقتصاد بزرگ جهان است.
علی رغم اینکه یک اقتصاد پایدار است و به هر کس امکان ثروتمند شدن را می دهد ، به دلیل شدت فقر و ثروتی که در سرزمین هایشان به ویژه در نواحی جنوبی مکزیک تجربه می شود ، اختلافات اجتماعی ایجاد می کند ، بیشتر تحت تأثیر فقر قرار می گیرند.
3 نظر ، نظر خود را بگذارید
با تشکر از شما برای ارتباط مهمی که در این زمان به عنوان نمونه و مقایسه با کشور ما عمل می کند.
با تشکر از اطلاعات ، من استنباط می کنم که مدل توسعه مشترک در اکوادور در دهه گذشته در دولتهای به اصطلاح مترقی آمریکای لاتین اعمال شده است و به همین ترتیب نتایج این دستورالعمل ، مثبت و منفی ، بسیار شبیه به غیر از کنترل نرخ ارز تعیین شده است. این کشور از سال 2000 دلار شده است.
داستان بهترین معلم است ، ما باید بیشتر از او یاد بگیریم.
saludo صمیمی
ماکس گالارزا ، کارشناسی ارشد
اطلاعات مهم ، به فساد آسیب می رساند و نابرابری همچنان ادامه دارد و رشد شغل با دستمزد متوسط را دشوارتر می کند.